حرف دلمان!
چرا اینقدر کم محلمان می گذارید؟![]()
مگر ما چه هیزم تری به شما بفروخته ایم؟![]()
حالا ولش بابا .... حرف دارم![]()
امروز بنده آشپزی بکردم...ناهار درست کردم![]()
![]()
انقدر خومشزه بید که نگووووووووو
ما برای کار پژوهشی مان دنبال اطلاعاتی در مورد یکی از اعضای بدن ( دستگاه گوارش) می گردیم .... ولی تمامی فیلم ها در نت فیلتر می باشند... لغت نامه ی دهخدا فیلتر می باشد... چیزی نمانده که بیایند و وب ما را هم فیلتر گردانند فیلتر شکنمان هم کار نمی کند ![]()
به شدت عصبانی هستیم. مدرسه می رفتیم در راه رفتن خوردیم زمین و همه قاه قاااااه خندیدند بهمان. در راه بازگشت هم گوشیمان در تاکسی جا ماند و ما دوباره برگشتیم به مرکز شهر و دنبال آن تاکسی بگشتیم و پس از تلاش های مکرر گوشیمان را پیدا نمودیم...![]()
ما الآن در خانه تنها می باشیم و به شدت دلمان لواشک میخواهد.... و ما نمی توانیم بیرون برویم زیرا حوصله نداشته بیدیم...![]()
حوصله نداریم چون می گویند بزرگ شده ایم و قرار است دبیرستانی شویم و ما میخواهیم همچنان بچه بمانیم...![]()
زمان امتحانات می نشستیم در پذیرایی و می گفتیم: ماماااااااااان من حوصله ی درس خوندن ندارم. مادر مهربانمان هم می فرمود: حالا یه دور بخون امتحان ها رو آسون می دن . تو بلدی... من می دونم![]()
آخر مادر گرامی اگر نخوانم از کجا بلد بباشم؟![]()
دوستمان ح ما را قال گذاشته بید. می گوید می آیم و نویسنده می شوم...ولی نیامده است...![]()
ما دیگر توان نداریم ۴ وبلاگ را با هم بگردانیم....![]()
نمی توانیم صبر کنیم تا کارنامه مان آماده شود...میخواهیم ببینیم چند می شویم بگوییم بهمان جایزه بخرند.![]()
ما کیبوردمان بد جوری صدا در می کند از خودش اعصابمان به هم می ریزد![]()
روز پدر را هم تبریک می گوییم...مخصوصا به بابای عزیزتر از جانما که خیلی دوستش می داریم![]()
دیروز ماه گرفتگی را تماشا بکردیم ...یک حالی داد که نگووووووووو![]()
در کلاس والیبال بیدیم...مربی ما را به عنوان تیم باشگاه برگزیده اند پس ۱ ساعت بیشتر از بقیه می مانیم...آنقدر خسته بودیم که وقتی توپ به سمتمان می آمد حرکت نمی کردیم و توپ به زمین اصابت می کرد.... در نهایت مربی ما را تعویض بکرد و ما هم به سوی خانه در رفتیم![]()
دیشب به حساب مادرمان برای روز پدر در غذا خوری تشریف داشتیم یک جلف بازی در آوردیم که آبرویمان داشت می رفت... آخر نمی توانستیم جلوی خنده مان را بگیریم و نخندیم...خنده که چه عرض کنم قهقهه می زدیم...
( اینجوری)
دستمان خسته شد دیگر...
تا بعد![]()